معنی الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی, معنی الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی, معنی اgmbi abj، gli bاc lcbj، leاtت، اgmb;d, معنی اصطلاح الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی, معادل الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی, الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی چی میشه؟, الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی یعنی چی؟, الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی synonym, الوده شدن، لکه دار کردن، کثافت، الودگی definition,